Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-28@07:05:01 GMT

جرم فردوسی پور هم مشخص شد

تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۹۵۷۰۵

جرم فردوسی پور هم مشخص شد

سید عبدالجواد موسوی در خبرآنلاین نوشت: آقای علی اصغر پورمحمدی از مدیران باسابقه و قدیمی رادیو و تلویزیون در گفتگو با اکبر نبوی حرف‌های جالبی زده است که شنیدنش خالی از لطف نیست. بیش از همه چیز درباره عادل فردوسی پور حرف زده و دلایل تعطیلی برنامه نود. اکبرنبوی از او خواسته است که اگر می‌خواهد درباره فردوسی پور حرف بزند صریح و بی پرده باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آقای پورمحمدی هم انصافا تعارف و محافظه کاری را کنار گذاشته و گفته است آنچه را باید می‌گفته. احتمالا خودتان این گفتگو را خوانده یا شنیده اید، اما برای یادآوری عرض می‌کنم که مخلص کلام آقای پورمحمدی درباره فردوسی پور همین چند کلمه است: اشتباه آقای فردوسی پور این بود که این برنامه را سیاسی کرد اگر این برنامه سیاست زده نمی‌شد شاید هنوز هم ادامه داشت.

می‌خواهم درباره همین چندکلمه آقای پورمحمدی نکاتی را عرض کنم، اما اجازه بدهید قبل از آن خاطره‌ای را خدمتتان بگویم و بعد به اصل مطلب برسیم. در بهار سال ۹۶ قرار بود برنامه‌ای را در کتابخانه ملی برگزار کنیم. من آن روز‌ها سردبیری سایت فرهنگستان فوتبال را بر عهده داشتم. سایتی که اگرچه فوتبالی بود، اما رنگ و بوی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی هم داشت و بخش فرهنگی اش بسیار پُر رنگ بود. نویسندگان اصلی اش مرحوم حمید رضا صدر بود و ابراهیم افشار و امیرحاج رضایی و آرش خوشخو و احسان محمدی و سیامک رحمانی و جمعی دیگر از بر و بچه‌های دوست داشتنی و بامعرفت مطبوعات. دوست و برادر عزیزم مرتضا دلاوری که شاعر است و اهل فکر و قلندر از حامیان جدی این سایت بود.

در دومین سال فعالیت سایت بودیم و توانسته بودیم به قدر وسع خودمان در حوزه فرهنگ و فوتبال کار‌هایی انجام دهیم. قصد کرده بودیم هرسال منتخبی از آثار سایت را در کتابی منتشر کنیم و در مراسم رونمایی کتاب از چندتن عزیزانی که در حوزه فرهنگ و فوتبال فعالیت داشتند قدردانی کنیم. در نخستین سال که البته آخرین سال هم بود پنج تن را برای قدردانی در نظر گرفتیم. دکتر رضا داوری اردکانی را برای چند یادداشت فوتبالی و یکی دو مصاحبه ایشان درباره فوتبال، ابراهیم افشار را برای نثرش، امیرحاج رضایی را برای ترویج پیوند سینما و کتاب و فوتبال، حمیدرضا صدر را برای کتاب پسری روی سکو‌ها و عادل فردوسی پور را برای ترجمه کتاب فوتبال علیه دشمن. همه چیز را تدارک دیده بودیم.

صبح روز مراسم با خیال راحت که همه کارهامان روی روال است کت و شلوار پوشیدم و راهی دفتر مرتضی خان دلاوری شدم. هنوز به دفتر رسیده و نرسیده از طرف عادل فردوسی پور اس ام اس آمد که ببخشید من با این که امروز همه برنامه هایم را تعطیل کرده بودم و خودم را آماده کرده بودم برای شرکت در مجلس امروز، اما به من گفته اند حق نداری پایت را به آن مجلس بگذاری. خبر بدی بود. مرتضی دلاوری به من گفته بود همه مهمان هایت برایم عزیزند، اما دوتن از این‌ها برایم اهمیت بیشتری دارند یکی دکتر رضا داوری اردکانی که قرار است لطف کند و سخنران امروز باشد و دیگری عادل فردوسی پور آن هم به این دلیل که نخستین بار است شما می‌خواهید از منظر فرهنگی از او تقدیر کنید.

خُب خبر خیلی بدی بود. به عادل فردوسی پور زنگ زدیم که مشکل چیست؟ گفت نمی‌دانم، اما با من از شبکه سه تماس گرفته اند و به شدت تاکید کرده اند سایه ات هم آن طرف‌ها پیدا نشود. بعد هم پرسید: شما‌ها مشکل خاصی دارید؟ خیلی قاطع گفتم: نه، چه مشکلی؟ اما راستش را بخواهید تَه دلم خالی شد. گفتم حتما این جماعت فهمیده اند سردبیر فرهنگستان فوتبال من هستم و اگر هم مرا نمی‌شناخته اند در گوگل سرچ کرده اند و گفته اند این همان نویسنده بی ادبی است که یکی از مشاغلش گیر دادن به صدا و سیماست، پس نباید بگذاریم عادل در مراسمی که او متولی آن است شرکت کند.

با این حال به روی خودم نیاوردم. وقتی هم مرتضی دلاوری از من پرسید که ممکن است مشکل خود تو باشی؟ گفتم نه بابا. این‌ها اصلا مرا نمی‌شناسند. من که نمی‌دانستم چه باید کرد، اما نمی‌دانم چه کسی گفت تنها راه حل این موضوع آقای پورمحمدی است. ایشان کرمانی است و اگر یکی از کرمانی‌های بانفوذ به ایشان زنگ بزند ماجرا حل می‌شود. مرتضی که خودش اصل جنس بود یعنی یک کرمانی اصیل، اما برای رایزنی به یک ریش سفید احتیاج داشتیم که مرتضی به ذهنش رسید. زنگ زد به آن بنده خدا و آن بنده خدا هم مقداری اطلاعات از ما گرفت و زنگ زد به آقای پورمحمدی و مشکل حل شد. فقط گفتند برای محکم کاری با آقای فلانی در تماس باشید. این که می‌گویم آقای فلانی به این دلیل است که واقعا اسم آن بزرگوار را از یاد برده ام. به گمانم معاون آقای پورمحمدی بود در سازمان.

با ایشان تماس گرفتم. توضیحات مختصری خواست که دادم. مشکلی نبود، فقط گفت: یک سئوال: شما واقعا سیاسی نیستید؟ گفتم شاید شخص خودم علقه سیاسی داشته باشم، اما در فرهنگستان فوتبال صرفا یک کار حرفه‌ای می‌کنیم. گفت سایتتان را دیده ام و اتفاقا خیلی هم برایم جالب بود، اما چیزی که مارا به شک انداخت زمان برگزاری مراسم شماست؟ گفتم: چطور؟ گفت: سی چهل روز دیگر مانده به انتخابات و معمولا همه اتفاقاتی که در این ممکلت می‌افتد در این روز‌ها رنگ و بوی سیاست دارد. گفتم خداراشکر ما همیشه در شرایط حساس کنونی به سر می‌بریم، سالی یک بار هم انتخابات برگزار می‌شود و به همین دلیل هر برنامه‌ای که برگزار کنید یا قبل از انتخابات است یا مصادف با انتخابات و یا بعد از انتخابات.

کمی گپ و گفت و شوخی کردیم و پرسید: مطمئن باشیم که هیچ میهمان سیاسی‌ای ندارید؟ به او قول دادم که این مراسم هیچ ربطی به سیاست ندارد و در آخر گفتم: راستی چرا این قدر روی آقای فردوسی پور حساسید؟ گفت: ایشان سرمایه ملی ما هستند. ما باید حواسمان جمع باشد ایشان کجا می‌رود، با چه کسانی دمخور استِ، در چه جلساتی شرکت می‌کند و... الخ. گفتم: واقعا این همه سخت گیری لازم است؟ گفت: برای حفظ شان و منزلت ایشان و وجهه صدا و سیما لازم است. به هرحال آن روز عادل فردوسی پور به مراسم فرهنگستان فوتبال آمد و همه چیز ختم بخیر شد.

این‌ها را گفتم تا بگویم مدیران سازمان و به ویژه آقای پورمحمدی تا بدین اندازه حواسشان به عادل فردوسی پور بود که مبادا دست از پا خطا کند. همان طور که آقای پورمحمدی گفته است فردوسی پور پشتوانه‌ای جز مردم نداشت و به پشتگرمی همان مردم و سلامت و پاکیزه زیستنش بود که گاهی سرخود و بی پروا عمل می‌کرد. در مجموع سخنان آقای پورمحمدی صریح‌ترین و صادقانه‌ترین سخنانی بود که در این باره و در این سال‌ها شنیده شد. آقای پورمحمدی درست می‌گوید: چیزی که باعث حذف فردوسی پور شد مواضع سیاسی او بود. بی هیچ تردیدی.

یعنی درست همان چیزی که باعث محبوبیت او شده بود. آقای پورمحمدی درست می‌گوید، اما این بخش ماجرا را که من گفتم نمی‌گوید. قبلا نوشته بودم محبوبیت فردوسی پور بخشیش به فوتبال و برنامه نود برمی گردد، اما بخش اعظم آن، همان تمرد‌ها و فرد آمدن‌ها بود. اگر او یکی بود مثل خیلی‌های دیگر استاندارد و مودب و محبوب سازمان صدا و سیما، قطعا محبوبیت مردمی پیدا نمی‌کرد. آقای پورمحمدی هم با همه صراحت و صداقتش به این موضوع اشاره نمی‌کند که مشکل فردوسی پور نه سیاسی بودن بلکه سیاسی بودن خارج از عرف سازمان بود و اگر به جای تکه انداختن به آقای علم الهدی مثلا به محمدخاتمی متلک می‌گفت نه تنها برنامه اش تعطیل نمی‌شد بلکه به عنوان مجری محبوب و نمونه قرن معرفی می‌شد. حقیقت ماجرا این است که عادل فردوسی پور گرایشات سیاسی اش به دلخواه مدیران صدا وسیما که سر تا پای آن‌ها سیاسی است نبود و نیست.

همین الان در صدا و سیما چه بسیارند مجریانی که نه صدا دارند و نه سیما، اما تا دلتان بخواهد سیاسی هستند. یعنی رسما به سیاستمداران خاصی فحش می‌دهند و از سیاستمداران خاصی تعریف و تمجید می‌کنند، اما همه حواسشان هست که مبادا یک بار از دستشان در برود و طوری حرف بزنند که مدیران سیاستزده صدا و سیما را خوش نیاید. البته سرکشی‌های فردوسی پور به سیاست ختم نمی‌شد. اظهار ارادت او به کیارستمی و فرهادی و شجریان هم خیلی‌ها را خوش نمی‌آمد. فکر کنید او به جای این کار‌ها به بهروز افخمی و علیرضا افتخاری اظهار ارادت می‌کرد، آیا بازهم مدیران صدا و سیما برنامه اش را تعطیل می‌کردند؟

ببخشید مطلب طولانی شد. شاید بگویید بی کاری و شکم سیر که تعطیلی برنامه نود و عادل فردوسی پور این قدر برایت مهم است. اول آن که اگر هم برنامه نود برایم مهم نباشد، عادل فردوسی پور برایم مهم است. به دلیل سلامتش. چیزی که آقای پورمحمدی هم بدان معترف است. به دلیل استقلالش. به دلیل بی اعتنایی اش به قدرت و پشتگرمی اش به خدا و مردم. من اگرچه سردبیر فرهنگستان فوتبال بوده ام، اما چیزی که برایم از فوتبال مهم‌تر است فضائلی است که عادل فردوسی پور به آن‌ها آراسته است. فضائلی که رسما و بی تعارف این روز‌ها عیب شمرده می‌شود. من اگر جای آقای پورمحمدی بودم عادل فردوسی پور را با همه بدقلقی هایش تحمل می‌کردم و راستگویی و نجابت و سلامت او را به هر چیز دیگری ترجیح می‌دادم. سرزمین ما این روز‌ها بیش از هر وقت دیگری به عادل فردوسی پور و ویژگی‌های اخلاقی او نیازمند است.

توضیح ضروری: این حرف‌ها به معنای بی عیب و نقص بودن عادل فردوسی پور از هر حیث نیست. به کار‌های حرفه‌ای او می‌توان نقد‌های بسیاری وارد دانست که اگر روزی لازم شد به آن‌ها هم اشاره می‌کنم.

منبع: فرارو

کلیدواژه: فردوسی پور نود قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل فرهنگستان فوتبال عادل فردوسی پور آقای پورمحمدی برنامه نود صدا و سیما روز ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۹۵۷۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بحث روز؛ VAR در فوتبال، قاضی عادل یا قاتل روح ورزش محبوب ما؟

در هفته‌ای که گذشت، VAR و تکنولوژی در فوتبال مثل همیشه خبرساز شد؛ نبود تکنولوژی، ابهام‌های شدیدی در ال‌کلاسیکو ایجاد کرد و از طرفی ناتینگهام فارست مدعی شد VAR حقش را پایمال کرده است؛ آیا وجود VAR به رشد فوتبال کمک می‌کند و یا صرفا یک فناوری دست‌وپاگیر و غیرضروری است؟ مطلب «بحث روز» در این خصوص را از دست ندهید...

اختصاصی طرفداری | هفت سال بعد از ورود کمک داور ویدیویی (Video Assistant Referee VAR) به فوتبال می‌گذرد. امروزه، چه خوب و چه بد، به طور کامل در تار و پود بازی در سراسر جهان بافته شده است.

قبل از سال ۲۰۱۷، فوتبال بسیار ساده‌تر به نظر می‌آمد. وقتی داور تصمیم خود را اعلام می‌کرد، حکم قطعی به‌حساب می‌آمد. هواداران می‌توانستند بدون ترس و وحشت VAR بعد از گل‌ها به جشن و پایکوبی بپردازند، بی‌آنکه دقایقی طولانی در انتظار تصمیم قطعی VAR باشند. در دوران قبل از VAR هواداران برای درک قانون آفساید نیازی به مدرک هندسه نداشتند و مجبور نبودند تقریباً در مورد هر تصمیمی که توسط داور گرفته می‌شد، بحث‌های پایان‌ناپذیری را تحمل کنند.

به ما قبولانده شد VAR برای جلوگیری از اشتباهاتی که مسیر تاریخ فوتبال را تغییر داده بود وارد شده است. فوتبال در طول ادوار نمونه‌های بی‌شماری از بی‌عدالتی را تجربه کرده است، شاید معروف‌ترین نمونه‌ها یکی از سه گل جف هرست در فینال جام‌جهانی ۶۶ و «دست خدا» دیگو مارادونا در جام جهانی ۱۹۸۶ بود. گرچه اینک با عمر کوتاه VAR ناعدالتی‌های بسیاری روی داده که طرفداران این سیستم را متحیر کرده است.

در هر زمینه‌ای، هرگونه تغییر همیشه موافقان و مخالفان خود را داشته است. بارها پیش‌ازاین بعد از ترجمه و چاپ مناظره‌ای در صدد بودیم در باره موضوعات داغ روز، نظرات فرد مخالف و موافقی را در برابر خواننده قرار دهیم. آنچه این روزها در مجلات و روزنامه‌ها و سایت‌ها مرسوم است.

و باتوجه‌به اشتباهات فاحش VAR یا عدم استفاده درست از آن در بسیاری از لیگ‌های معتبر، نظرات موافق و مخالفی را از آقایان حمید ش. و علیرضا نجاتی در این باره به مناظره گذاردیم.

مدت‌هاست دوستان را تشویق به انجام این کار می‌کنم تا خارج از تعصبات و احساساتی که ما به‌عنوان هوادار فوتبال، به تیم‌ها و بازیکنان خود داریم قادر باشیم به‌طوری منطقی در باره نظرات خود به جدل بپردازیم. باشد که این آخرین مناظره نباشد و تداوم خود را حفظ کند.

اگر اهل بحث و جدل هستید شاید در مناظره‌ای دیگر، نوبت شماست تا به‌عنوان مخالفت یا موافقت نظرات مستدل و منطقی خود را در باب مقوله موردنظرتان بیان کنید. مطمئن باشید با آغوش باز از آن استقبال خواهد شد.

امیرحسین صدر

حمید ش. : من مخالف VAR هستم

دلیل آن، رک‌وپوست‌کنده این است: ترجیح می‌دهم وقتی یک اشتباه داوری در بازی محبوبم رخ می‌دهد، ناشی از محدودیت‌های انسانی باشد تا محدودیت‌های تکنولوژی

 من ترجیح می‌دهم به‌جای اینکه دوربین‌ها و وسایل رادیویی و میکروفون داورها و... باعث تغییر در نتیجهٔ بازی شوند، کسی مثل توفیق بهراموف اشتباه کند، نامش بر سر زبان‌ها باقی بماند و هنوز پس از نیم قرن ژورنالیست‌ها به دنبال خانواده و فرزند و همسرش بگردند تا سر نخی از او بیابند و داستانی سرهم کنند و ما را سرگرم کند دلایل بیشتر را نیز شرح خواهم داد:

1- آن

VAR، با شعار و هدف حذف «خطای انسانی» وارد فوتبال شد. 

در فوتبال امروز، بازیکن‌ها تحت‌تأثیر هزاران داده فیزیولوژی، ذهنی، حسی و... آموزش‌دیده و ارتقا می‌یابند تا خطاهایشان در زمین به صفر برسد؛ پاس اشتباهی ندهند، شوت بی موردی نزنند و با ندانم‌کاری و اخراج، تیم را به دردسر نیندازند.

در چنین محیطی، داوران نیز به‌تنهایی از پس کار بر نمی‌آیند. انسان، قاضی، یا همان داور، محدودیت‌هایی دارد و فوتبال امروز، به دنبال برداشتن محدودیت‌هاست.

گردش مالی لیگ قهرمانان به‌قدری زیاد است که یک باخت به دلیل اشتباهات داوری، مثل شکست لیدز برابر بایرن مونیخ در بازی فینال 1975، صرفاً در اشک و آه و عصبانیت تماشاگران و تکرار جملات امیدبخش نسبت به آینده خلاصه نمی‌شود.

هر باخت منچستریونایتد در این دوران، شاخص‌های بورس در تالارها بزرگ جهانی را به رنگ قرمز در می‌آورد. بر اقتصاد خاور دور اثر می‌گذارد و سرمایه شرکت‌های آمریکایی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. حذف بارسلونا، باعث بیرون افتادن آنها از چرخه‌ی درآمدزایی خواهد شد و رفتن به سراغ تأسیس سوپرلیگ با صعود و ورود تضمین شده به آن و احتمالاً با قهرمان نشدن چلسی در دو دوره‌ی لیگ قهرمانان، ارتش پوتین تانک‌های کمتری برای حمله به اوکراین در اختیار داشت.

خب، من هم انتظار ندارم دنیا، فقط به‌خاطر نیم متر جاماندن جونیت چاکر و نداشتن زاویه دید مناسب کن فیکون شود. من و احتمالاً غالب مخالفان VAR، با اجرای عدالت در زمین، در حد اعلای آن هیچ مشکلی نداریم اما...

بیایید به ابتدای ماجرا بازگردیم؛ برپاشدن اتاق‌هایی کیلومترها آن‌طرف‌تر از استادیوم با ده‌ها تلویزیون و دستگاه و.... در واقع اولین مشکل من با VAR همین است. درست است که امروز، اعمال جراحی نیز از راه دور قابل‌انجام است؛ اما این فاصله، قدرت تصمیم‌گیری در لحظه را در بازی فوتبال کاهش می‌دهد.

بله، "آن". زمان حال. چیزی که فیلسوفان راجع به آن بحث کرده‌اند و ما فوتبالی‌ها، بی‌نیاز از مطالعه‌ی آنها، با چشم خود تجربه کرده‌ایم.

وقتی ضد حمله‌ای به راه میفتد، ضربان قلبمان بالا و بالاتر می‌رود. توپ با چند ضربه به محوطه‌ی جریمه می‌رسد و جریان غلیظ خون در رگ‌های ما... بامممم یک گل معرکه. دوربین در دست فیلم‌بردار بازی می‌لرزد، گزارشگر در پی یافتن بهترین کلمات مکث می‌کند، تماشاگران هرکدام حالی دارند. آغوش غریبه‌ها برای هم باز می‌شود اما... قطع، استپ. VAR بررسی می‌کند.

این جنس لذت خالص وصف‌نشدنی جای خود را باید به یک انتظار بدهد. به بلاتکلیفی. به صحنه‌های ملال‌آور بازیکنان ایستاده وسط زمین. دست بر کمر. داور جلوی مانیتور. تأیید یا رد گل، هیچ‌کدام قدرت آن لذت اولیه را ندارد.

خب این تازه اولین ایراد VAR است. کشتن، شور لحظه‌ای بازی، به قیمت اجرای عدالت...

2- صدای منو می‌شنوی؟

اجرای تمام‌وکمال عدالت، به هر روشی معقول است. لااقل با حساب‌های امروزی. اما مشکلات متمرکز نبودن VAR به این خلاصه نمی‌شود. ایراد بزرگ دیگر، ارتباط مسئولان اتاق و داور است. افتضاحی که در بازی این فصل لیورپول تاتنهام عیان شد. وقتی گل صحیح لوئیز دیاز به‌اشتباه آفساید گرفته شد و بعدتر در انتشار مکالمات رادیویی مشخص گردید علت، عجله و پریشانی درن انگلند در اتاق VAR بوده.

این خطایی است که تا اینجای فصل، بر قهرمان لیگ برتر تأثیر مستقیم داشته، همان‌طور که اشتباهات بازی فارست و اورتون، می‌تواند بر سرنوشت سقوط اثرگذار باشد.

3- چه چیز قربانی می‌شود؟

بار دیگر به سراغ بحث هزینه و فایده می‌رویم. فایده و مزیتی که همه‌ی ما دنبال آن هستیم، اجرای عدالت در زمین فوتبال است. به طور تمام‌وکمال.

در اینجا، VAR وارد می‌شود، به ماهیت بازی یورش می‌آورد، چیزهایی چون اهمیت لحظه و آن، و زمان بازی را می‌گیرد، اما هنوز هم اشتباهات رخ می‌دهد.

در نگاه سیستمی، ناگزیر به گذار از این برهه هستیم؛ باید زمان بگذرد تا معایب بروز یابد، کشف شود و با آزمون‌وخطا حل شود. اما من مخالف این نگاه هستم. زیرا برای من، فوتبال، عرصه‌ی اقتصاد و سیاست یا یک شرکت بزرگ تجاری نیست. برای من هر لحظه، در بازی اهمیت دارد. این که آنِ یک بازی، فصل، یک تورنمنت یا یک جام جهانی به خاطر آزمون‌وخطا برای بهبود سیستم VAR در آینده خراب شود، لحظات ناب، به‌خاطر بلاتکلیفی مقابل مانیتور هدر رود و داستان‌های این دوره‌ی فوتبال از بین رود، پذیرفتنی نیست.

4- آن مرد سیاهپوش

من ترجیح می‌دهم، داوران، هنوز هم مثل 22 بازیکن در زمین با ابزار انسانی خود به میدان بروند. هنوز هم می‌توانم اسامی داوران یورو 2000 را با لذت مرور کنم:

پیر لوییجی کولینا، مارکوس مرک، گراهام پل، آندریاس فریسک، اورس مه‌یر، کیم میلتون نیلسن، خوزه مدینا کانتالخو، هیو دالاس... داورانی که سبک و شخصیت خود را داشتند. در موردشان بحث می‌شد. برای من هنوز هم جک تیلور انگلیسی، در کنار کرویف و بکن باوئر از اضلاع جذابیت بی‌پایان جام جهانی 1974 است، حرکات ادگار کودسال داور سیاه‌پوش فینال جام جهانی 1990 بهترین پایان برای تیتراژ برنامه‌ی آن‌سوی نیمکت است، هوراسیو الیزوندروی آرژانتینی صاحب رکورد معرکه داوری افتتاحیه و اختتامیه در جام جهانی 2006 است، روشن ایرماتوف ازبک و تورو کامیکاوای ژاپنی را طلایه‌داران داوری آسیا می‌دانم و پیش از آنها، استاد فنایی را در کنار ساندرو پل در فینال جام جهانی 94.

این آخرین ضربه‌ی VAR به بازی است. تصمیمات درست و کاریزمای داور، عملاً از بین می‌رود و همه چیز به پای VAR نوشته می‌شود، اما اشتباهات، سهم داور است و به این دلیل نام داوران این دوران، فقط با اشتباهات آنها پیوند خورده، کویپرز، چاکر، لاهوز و....

سخن پایانی، در آینده، و با تکمیل سیستم‌ها و کاهش خطاها، احتمالاً کسی کاستی‌های VAR در این دوران را به یاد نخواهد آورد و مخالفان این روزگار VAR ، مخالفان تکنولوژی و پیشرفت و... خوانده خواهند شد.
 بدون آنکه لحظات نابود شده‌ی بازی، از داستان این هفته‌ی کاونتری تا اشتباهات مرگبار var در طول یک فصل به یاد آورده شود.

اهمیتی ندارد ما مخالفان VAR, چطور به یاد آورده شویم، آنچه برای ما مهم است، لذت و شور لحظه یک قدم جلوتر از هر چیز دیگری است... به قول سهراب:

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
 که در افسون گل سرخ شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم

علیرضا نجاتی: موافق استفاده از تکنولوژی در فوتبال هستم

تقابل سنت و مدرنیته همیشه یکی از چالش‌های اصلی بشر بوده و یکی از دغدغه‌هایش، مقاومت و ترس برابر تغییر است. تغییر کردن، تضمین نیست اما حداقل شانسی برای پیشرفت می‌دهد.

اگر تغییر اولیه قانون آفساید در اوایل قرن بیستم و امثال هربرت چپمن در دهه 20 و 30 نبودند تا آرایش و سیستم‌های فوتبال را متحول کنند، شاید سال‌های خیلی بیشتری طول می‌کشید تا فوتبال به چیزی که الان می‌شناسیم، تبدیل می‌شد. شاید برایتان جالب باشد بدانید در ابتدای پیدایش فوتبال، تیم‌ها با 7 یا 8 مهاجم در زمین بازی می‌کردند و چیزی به اسم سیستم‌های کنونی وجود نداشت. تغییر، ریسک و استفاده از ایده‌های نوین باعث شد فوتبال چیزی شود که امروز می‌بینیم. ماجرای VAR هم همین است؛ فوتبال نیز مثل انسان رو به تکامل حرکت می‌کند و استفاده از تکنولوژی‌ها بخش مهمی از مسیر تکامل است. 

تصمیم‌گیرندگان فوتبال، سال‌ها با بهانه‌هایی احساسات‌گرایانه مثل کشته‌ شدن روح فوتبال و ماشینی شدن این ورزش، با ورود فناوری‌های مختلف به فوتبال مخالفت کردند. اما حرکت به‌سوی مدرن شدن، مثل امواج خروشانی است که یک سد چوبی نمی‌تواند جلویش مقاومت کند و استفاده از ابزارهای نوین در هر رشته‌ و زمینه‌ای، به امری اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده. 

شاید در آینده‌ای که خیلی هم دور نباشد، ممکن است شاهد حذف نیروی انسانی در عرصه داوری ورزش‌ها باشیم و به‌طور کلی، انواع هوش‌مصنوعی بتوانند با دقت کامل، تصمیم‌گیری‌ها را موبه‌مو طبق قانون انجام دهند اما فعلا به آن زمان نرسیده‌ایم. تا آن زمان، برطرف کردن هرچه بیشتر عیب‌ونقص ابزارها و فناوری‌ها در کنار استفاده از زبده‌ترین داوران می‌تواند اشتباهات فاحش و تعیین‌کننده را به حداقل برساند. 

همین ال‌کلاسیکوی اخیر را ببینید؛ اگر خاویر تباس تصمیم به ملغی کردن استفاده از تکنولوژی خط دروازه به بهانه گران‌قیمت بودنش را نمی‌گرفت، این‌همه جنجال بر سر توپی که مشخص نشد آندری لونین داخل یا بیرون دروازه گرفته، ایجاد نمی‌شد. تکنولوژی گل لاین می‌توانست صحنه را در کمتر از یک دقیقه بررسی کند و هیچ بهانه‌ای هم وجود نمی‌داشت.

VAR به داور اطلاع داد نمی‌توانیم گل را اعلام کنیم چون مدرک محکمی نداریم
اگر تکنولوژی خط دروازه وجود داشت، امکان قضاوت صحنه‌ای که انسان در انجامش عاجز بود وجود می‌داشت

گفتن مزایای VAR هم تکرار مکررات است اما به‌هرحال برای مستند بودن صحبت‌ها لازم است ذکر شود:

افزایش دقت داور در تصمیم‌گیری و اجرای عدالت: خیلی وقت‌ها داور پس از بازبینی صحنه متوجه اشتباهش شده و تصمیمش را به شکلی عادلانه عوض می‌کند. بسیاری از مواقع نیز VAR کمک می‌کند داور صحنه‌ای که از چشمش دور مانده را دوباره ببیند. همین موضوع، عدالت بیشتری را در ورزش محبوب ما جاری می‌کند. علاوه‌براین داور در صحنه‌هایی که مردد است، می‌تواند با داوران اتاق VAR مشورت کند تا تصمیم درست‌تری بگیرد. شفافیت: در گذشته، کلیشه اشتباهات داوری بخشی از بازی است چون داور هم انسان است و اشتباه می‌کند، وجود داشت و به دنبالش، بحث و جدل بخش جدانشدنی فوتبال بود. حالا تصمیم‌های درست VAR جایی برای اعتراض نمی‌گذارد چون هوادار، بازیکن و مربی، شفافیت را می‌بیند.  از بین بردن تفسیر شخصی داور: VAR کمک می‌کند تصمیمات داوری، یکپارچه‌تر شود و اعمال نفوذ داور براساس تفسیرش از هر صحنه، کاهش پیدا می‌کند. این یعنی تمام بازی‌ها می‌توانند با یک استاندارد داوری برگزار شوند.

ایراد دیگری که به VAR می‌گیرند، این است که معنای شادی پس از گل را از بین می‌برد و با باطل شدن گل بازیکنی که شادی کرده، ممکن است روحیه کل تیم ازهم‌پاشیده شود. اما آن سوی دیگر سکه را هم ببینید؛ تیمی که نمی‌خواهد گل بخورد، دروازه‌اش را باز شده می‌بیند اما با رد شدن گل از سوی VAR، آن تیم می‌تواند شادی‌ای همچون تیمی که گلِ قهرمانی زده را تجربه کند. علاوه‌براین همان انتظار در تصمیم نهایی داور، خودش سرشار از حس هیجان است؛ چه برای فوتبالیست و چه برای تماشاگر.

فارغ از خطاهای تکنولوژی که همه قابل رفع است، اصلی‌ترین چالش استفاده از VAR، صحنه‌های میلی‌متری آفساید یا عبور توپ از خط است. این‌جا تقابل دو تفکر روان‌شناختی مختلف را می‌بینیم؛ اجرای عدالت به هر قیمت و یا مصلحت‌اندیشی و دلسوزی که هر دو مزایا و معایبی دارند. مشخصا مربی و بازیکن به‌عنوان کسانی که مستقیما از فوتبال منتفع می‌شوند، عدالت را بر دلسوزی ترجیح می‌دهند چرا که متر و معیار عدالت مشخص است و دلسوزی چیزی است که تفسیر می‌شود. کدام مربی را دیده‌اید که علنا مخالف VAR باشد؟

حتما بازی یک‌چهارم نهایی رئال مادرید و یوونتوس در لیگ قهرمانان 18-2017 را به یاد دارید. جانلوئیجی بوفون، خشمگین از تصمیم مایکل اولیور انگلیسی در راستای گرفتن پنالتی برای رئال مادرید در دقیقه 4+90 جمله عجیبی مطرح کرد: «من نمی‌گویم آن صحنه پنالتی نبود، من می‌گویم در آن دقیقه نباید پنالتی گرفته می‌شد». اگر VAR در آن فصل لیگ قهرمانان وجود می‌داشت، مشخصا چنین جنجال‌ها و اظهارنظرهایی مطرح نمی‌شد. اگرچه خیلی‌ها زیبایی فوتبال را همان عصبانی شدنِ بوفون و صحنه‌های دراماتیک آن مسابقه می‌دانند.

اگر VAR وجود داشت، این جنجال‌ها به‌وجود می‌آمد؟

درست است که اجرای عدالت، خواستنی است اما نمی‌توان انکار کرد که خُشکی و ربات‌گونه شدن در اجرای عدالت وجود دارد. فوتبال با احساساتش زیبا است و اگر این احساسات نبود، فوتبال این‌قدر مهم نمی‌شد؛ اما در راستای پیشرفت هرچه بیشتر، باید به عدالت و شفافیت احترام گذاشت.

از دست ندهید ????????????????????????

درخواست دروسی: سردار را در رم حفظ کنید اختلاف علنی رئیس فدراسیون با مجری تلویزیون اعتراض هوادار بارسلونا: ژاوی، مرد سر حرفش می‌ماند! رد پای آرتتا؛ اورتون بعد از 14 سال لیورپول را در خانه شکست داد!

دیگر خبرها

  • واکنش فریدون زندی پس از شنیدن نام علی پروین (فیلم)
  • عکس کمتر دیده شده از علی انصاریان و مهرداد میناوند در پشت صحنه برنامه ۹۰
  • مناظره جالب عادل فردوسی‌پور و فریدون زندی درباره تلفظ اسامی (فیلم)
  • مدیرعامل مس رفسنجان: مشخص شد مشکل تیم بازیکنان نبودند/ با نویدکیا در فصل آینده به دنبال تیمی خوب هستیم
  • مدیرعامل مس: مشخص شد مشکل ما بازیکنان نبودند!
  • پورمحمدی: مس رفسنجان الگوی ادب و اخلاق در فوتبال ایران است
  • (ویدئو) مناظره جالب عادل فردوسی‌پور و فریدون زندی درباره تلفظ اسامی
  • بحث روز؛ VAR در فوتبال، قاضی عادل یا قاتل روح ورزش محبوب ما؟
  • ببینید | کَل‌کَل خنده‌دار عادل فردوسی ‌پور با فریدون زندی؛ لبات رو غنچه کن!
  • کنایه تلخ فوتبالیست دوست‌داشتنی سابق درباره قیمت دلار | فیلم